لزوم تفاوت نگرش در طرحهای شهری میان بافت تاریخی
ارزشمند و محدودههای جدید شهر
سامان کارگر/ کارشناس ارشد مرمت
پيشتر ذكر اين نكته لازم به نظر ميرسد كه هدف اين نوشتار ارائهي يك راهكار به صورت مستقيم و بيپرده براي طرحهاي زيباسازي در محدودهي جديد شهر و يا بافت تاريخي فرهنگي نيست و تنها تاكيد آن بر تفاوت نگرشي است كه ميبايست براي طرح اين دو همنشين داشت.
هرگاه تفكر، تصور و يا طرحي در خصوص موجوديتي مثل شهر بر ذهن ميگذرد، ميبايست پيشتر تعريف و يا مفهوم موضوع كه در اينجا شهر است داشت و شهر را از منظر مختلف بررسي نمود. و براي اين تعريف، گزيري جز بازشناسي عوامل پيدايش و شاخصهاي محيطي براي ايجاد اين نهاد نيست. عواملي كه در وهلهي نخست براي رفع نيازهاي اصلي و اوليه و بعدتر نيازهاي ثانويه است و اينها نمودي در بسترگزيني و ايجاد فضاهاي كالبدي دارند. شهر با تفكر و مكان گزيني عدهاي كه بعدتر ساكن آن ميشوند به وجود ميآيد و آنهم نه به يك باره بلكه با گذشت زمان و با طي سلسله مراتب تكميل و تكوين. مادام كه زندگي در اين مجموعهي زيستي وجود دارد اين رشد و تكوين ادامه خواهد داشت مگر اينكه اين هسته به ناگهان بنابر دلايل اقليمي، جغرافيايي، سياسي و اجتماعي رها شود و يا از بين برود. اما شكل و نوع آن بسته به شرايطي نظير اجتماع، ارتباطات، فرهنگ، تجدد و ... تغيير ميكند. گسترشي كه ابتدا با نظمي اندامواره و ارگانيك و بيشتر متكي بر نيازها و نگرشهاي احساس شده است
:: موضوعات مرتبط:
مدیریت شهری ,
,
:: برچسبها:
لزوم تفاوت نگرش در طرحهای شهری میان بافت تاریخی ,